Favicon maker- Create a favicon from any image قلم سحر آمیز
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلم سحر آمیز
 

خوشنویسی اسـلامی انواع مختلفی از شیوه‌های گوناگون دارد که به آنها کلـــک، خط و یا قلم می‌گویند این قلم‌ها که در زمان‌ها و سرزمین‌های مختلف اسلامی رایج بوده، اغلب کم و بیش درکنار هم به حیاـــت خود ادامه داده‌اند فقط در برحه‌های از زمان یا مکان‌هایی خاص از اهمیتشان کاسـته شده یا ارج و قربی ویژه یافته‌اند. مهمترین این خطوط عبارتند از:

 


[ جمعه 92/3/31 ] [ 6:44 عصر ] [ PouyaNaderi ]

در اوایل قرن چهارم سال 310 هجری قمری ابن مقله بیضاوی شیرازی خطوطی را بوجود آورد که به خطوط شش‌گانه یا اقلام ستهمعروف شدند. در واقع این خط‌ها توسط او از بین اقلام مختلف انتخاب شد و وی در زیبا کردن آن‌ها ابتکاراتی بخرج داد. این خط‌ها که به «خطوط اصول» نیز مشهورند عبارتند از:

وجه تمایز آنها اختلاف در شکل حروف و کلمات و نسبت سطح و دور (حرکت‌های مستقیم یا منحنی در شکل حروف) در هر کدام می‌باشد.


[ جمعه 92/3/31 ] [ 6:43 عصر ] [ PouyaNaderi ]

پس از گسترش اسلام در سراسر شبه جزیره? عربستان، ایران، ماوراءالنهر، بخش‌هایی از هند، شمال آفریقا و اندلس، یا زبان عربی جایگزین زبان اقوام ساکن دراین مناطق شد (مانند مصر)، و یا دست کم خط عربی جای خطوط قدیمی را گرفت (مانند ایران)، و بدین سان خطی واحد در تمام قلمرو اسلام پدیدار گردید. خط عربی که پیش از ظهور اسلام نگارشی ساده و کاربردی محدود داشت، به سرعت با خطوط دیگر درآمیخت و به کمال رسید.

به دلیل محدودیت نسبی سایر هنرها همچون نقاشی، مجسمه‌سازی، موسیقی، و حتی گاهی، حرام شمردن آن‌ها[4][5]، هنر خوشنویسی یا خطاطی، همواره، و در کلیه? کشورهای اسلامی، به عنوان والاترین هنر مورد توجه بوده‌است.

هنر اسلامی بسیار محدودتر از هنر مسیحی یا بودایی است که مشخصاً فرم‌هایی از هنر - اعم از مجسمه، نقاشی، موسیقی و یا رقص - را به کلیسا یا معابد می‌کشاند.[6]

ثروت عکاشه محقق برجسته مصری می‌نویسد: «نقاشی دینی در دوره‌های نخستین اسلامی، از آن استقبال و تشویقی که نزد بوداییان ومسیحیان معمول بود، بهره‌ای نداشت. مساجد از تصاویر دینی خالی بود و از نقاشی برای آموزش‌های دینی و پرورش اعتقادات مذهبی، تا پیش از سده 8 ه‍. ق/14 م استفاده نمی‌شد» [7]

عمده? مسلمانان تصویرگری چهره پیامبر اسلام را مردود می‌شمردند و حتا گاهی تصویرگری جانداران و انسان نیز مورد قبول بخشی از مسلمانان نبود.[8] افزون بر منع تصویرسازی چهره پیامبر، مفهوم و تصویر ذهنی خداوند به صورتی که در آیین هندو و مسیحیت رایج است در اسلام مرسوم نبود. پیام بسیار مهم‌تر از پیامبر بود. بنابراین در مواردی که در تمدن بیزانس از تصاویر پیگره‌ای بهره گرفته‌اند، در جهان اسلام از فرم‌های غیر پیکره‌ای استفاده شده‌است. در غالب موارد کلمه و نوشتار نوعی حس فخر و شکوه به اماکن می‌دهد. به‌عنوان مثال می‌توان به تاثیر شکوهمند خوشنویسی در کتیبه‌های یک محراب، یا خطوط نگاشته شده بر روی سکه‌ها توجه کرد. از ویژگی‌های مهم هنر اسلامی برتری یافتن خوشنویسی و جایگزینی نسبی آن با نقاشی و پیکره‌سازی است.[9] این همه به علاوه? دلایل اقلیمی، اجتماعی و فرهنگی و رقابت با تمدن‌های دیگر [10] موجب شد تا هنرمندان و هنرپروران در سراسر سرزمین‌های اسلامی به هنر خوشنویسی توجه ویژه داشته باشند. از این رو ذوق زیبایی شناختی مردمان این سرزمین‌ها به‌ویژه ایرانیان در اوج قدرت و نهایت ظرافت در این هنر تجلی یافت و خوشنویسی همواره به مانند محوری در میان سایر هنرهای بصری درخشیده‌است.

عرب‌ها پیش از ظهور اسلام از شیوه معینی در نگارش پیروی نمی‌کردند. ذوق هنری هنرمندان در سرزمین‌های اسلامی و طی ادوار مختلف، شیوه‌ها یا قلم‌های مختلفی را به‌وجود آورد که کم و بیش همواره در کنار یکدیگر کاربرد داشته‌اند و عمده‌ترین آن‌ها تا به امروز همچنان رواج دارند. در صدر اسلام زیبانویسی امری ناشناخته بود. در قرون اولیه هجری، خطی به نام کوفی برای تحریر قرآن پدید آمد که متشکل از عناصر مدور، عمودی‌های کوتاه و افقی‌های کشیده بود. خط کوفی در جریان تحولش تا سده پنجم هجری صورت هندسی و تزئینی یافت[11] و تا حدی ناخوانا شد و به روشی برای تزئینات و خوشنویسی بدل گشت.


[ جمعه 92/3/31 ] [ 6:43 عصر ] [ PouyaNaderi ]

پس از گسترش اسلام در سراسر شبه جزیره? عربستان، ایران، ماوراءالنهر، بخش‌هایی از هند، شمال آفریقا و اندلس، یا زبان عربی جایگزین زبان اقوام ساکن دراین مناطق شد (مانند مصر)، و یا دست کم خط عربی جای خطوط قدیمی را گرفت (مانند ایران)، و بدین سان خطی واحد در تمام قلمرو اسلام پدیدار گردید. خط عربی که پیش از ظهور اسلام نگارشی ساده و کاربردی محدود داشت، به سرعت با خطوط دیگر درآمیخت و به کمال رسید.

به دلیل محدودیت نسبی سایر هنرها همچون نقاشی، مجسمه‌سازی، موسیقی، و حتی گاهی، حرام شمردن آن‌ها[4][5]، هنر خوشنویسی یا خطاطی، همواره، و در کلیه? کشورهای اسلامی، به عنوان والاترین هنر مورد توجه بوده‌است.

هنر اسلامی بسیار محدودتر از هنر مسیحی یا بودایی است که مشخصاً فرم‌هایی از هنر - اعم از مجسمه، نقاشی، موسیقی و یا رقص - را به کلیسا یا معابد می‌کشاند.[6]

ثروت عکاشه محقق برجسته مصری می‌نویسد: «نقاشی دینی در دوره‌های نخستین اسلامی، از آن استقبال و تشویقی که نزد بوداییان ومسیحیان معمول بود، بهره‌ای نداشت. مساجد از تصاویر دینی خالی بود و از نقاشی برای آموزش‌های دینی و پرورش اعتقادات مذهبی، تا پیش از سده 8 ه‍. ق/14 م استفاده نمی‌شد» [7]

عمده? مسلمانان تصویرگری چهره پیامبر اسلام را مردود می‌شمردند و حتا گاهی تصویرگری جانداران و انسان نیز مورد قبول بخشی از مسلمانان نبود.[8] افزون بر منع تصویرسازی چهره پیامبر، مفهوم و تصویر ذهنی خداوند به صورتی که در آیین هندو و مسیحیت رایج است در اسلام مرسوم نبود. پیام بسیار مهم‌تر از پیامبر بود. بنابراین در مواردی که در تمدن بیزانس از تصاویر پیگره‌ای بهره گرفته‌اند، در جهان اسلام از فرم‌های غیر پیکره‌ای استفاده شده‌است. در غالب موارد کلمه و نوشتار نوعی حس فخر و شکوه به اماکن می‌دهد. به‌عنوان مثال می‌توان به تاثیر شکوهمند خوشنویسی در کتیبه‌های یک محراب، یا خطوط نگاشته شده بر روی سکه‌ها توجه کرد. از ویژگی‌های مهم هنر اسلامی برتری یافتن خوشنویسی و جایگزینی نسبی آن با نقاشی و پیکره‌سازی است.[9] این همه به علاوه? دلایل اقلیمی، اجتماعی و فرهنگی و رقابت با تمدن‌های دیگر [10] موجب شد تا هنرمندان و هنرپروران در سراسر سرزمین‌های اسلامی به هنر خوشنویسی توجه ویژه داشته باشند. از این رو ذوق زیبایی شناختی مردمان این سرزمین‌ها به‌ویژه ایرانیان در اوج قدرت و نهایت ظرافت در این هنر تجلی یافت و خوشنویسی همواره به مانند محوری در میان سایر هنرهای بصری درخشیده‌است.

عرب‌ها پیش از ظهور اسلام از شیوه معینی در نگارش پیروی نمی‌کردند. ذوق هنری هنرمندان در سرزمین‌های اسلامی و طی ادوار مختلف، شیوه‌ها یا قلم‌های مختلفی را به‌وجود آورد که کم و بیش همواره در کنار یکدیگر کاربرد داشته‌اند و عمده‌ترین آن‌ها تا به امروز همچنان رواج دارند. در صدر اسلام زیبانویسی امری ناشناخته بود. در قرون اولیه هجری، خطی به نام کوفی برای تحریر قرآن پدید آمد که متشکل از عناصر مدور، عمودی‌های کوتاه و افقی‌های کشیده بود. خط کوفی در جریان تحولش تا سده پنجم هجری صورت هندسی و تزئینی یافت[11] و تا حدی ناخوانا شد و به روشی برای تزئینات و خوشنویسی بدل گشت.


[ جمعه 92/3/31 ] [ 6:42 عصر ] [ PouyaNaderi ]

خوشنویسی را می‌توان شاخص‌ترین هنر در پهنه? سرزمین‌های اسلامی دانست، و آن‌را به مثابه? زبان هنری مشترک برای تمامیمسلمانان دانست. هنر خوشنویسی همواره برای مسلمانان ارزش ویژه داشته‌است. چرا که در بنیاد، آن‌را هنر تجسم کلام وحیمی‌دانسته‌اند. آن‌ها خط زیبا را نه تنها در نسخه‌پردازی قرآن، بلکه، در بیشتر هنرها به‌کار می‌بردند.[1]

تکامل و تبدیل خط به هنر خوشنویسی بیش از هرکجا[نیازمند منبع] در میان مسلمانان به چشم می‌خورد. در قرآن در آیه‌های «ن، والقلم و ما یسطرون»[2] و «الذّی علّم بالقلم»[3] به خط اشاره شده‌است.


[ جمعه 92/3/31 ] [ 6:42 عصر ] [ PouyaNaderi ]
درباره وبلاگ

برچسب‌ها وب
آرشیو مطالب
امکانات وب

مترجم سایت